کد مطلب:48 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:431

احکام وقت نماز
(مساله 750) موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود كه یقین كند, یا اطمینان حاصل نماید وقت داخـل شده است , یا اذان گوی وقت شناس مورد وثوق اذان بگوید, یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند.

(مـسـالـه 751) اگـر بـواسطه ابر یا غبار نتواند در اول وقت نماز, به داخل شدن وقت یقین كند, چـنانچه گمان داشته باشد كه وقت داخل شده , می تواند مشغول نمازشود لكن احتیاط مستحب آن اسـت كـه نـماز را تاخیر بیندازد تا یقین كند وقت داخل شده است , ولی در مواقع غیر عادی - مثل نابینایی و زندانی بودن - احتیاط لازم اكتفا نكردن به ظن است .

(مـسـاله 752) اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند, یا انسان یقین كندكه وقت نماز شـده ومـشـغـول نـماز شود و در بین نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده نماز او باطل است , و هـمچنین است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز راپیش از وقت خوانده .

ولی اگر در بین نماز بفهمد وقت داخل شده , یا بعد از نمازبفهمد كه در بین نماز وقت داخل شده , نماز او صحیح است .

(مـسـالـه 753) اگـر انـسان ملتفت نباشد كه باید با یقین به داخل شدن وقت مشغول نماز شود, چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده , نماز اوصحیح است , و اگر بفهمد تمام نـماز را پیش از وقت خوانده یا نفهمد كه در وقت خوانده یا پیش از وقت , نمازش باطل است .

بلكه اگر بعد از نماز بفهمد كه در بین نماز وقت داخل شده است احتیاط واجب آن است كه دوباره آن نماز را بخواند.

(مساله 754) اگر یقین كند وقت داخل شده ومشغول نماز شود و در بین نمازشك كند كه وقت داخـل شده یا نه , نماز او باطل است , ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد كه وقت شده , وشك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه نمازش صحیح است .

(مـساله 755) اگر وقت نماز بقدری تنگ است , كه بواسطه بجا آوردن بعضی ازكارهای مستحب نـمـاز مـقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود باید آن مستحب رابجا نیاورد.

مثلا اگر بواسطه خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می شود, باید قنوت نخواند.

(مـساله 756) كسی كه به اندازه خواندن یك ركعت نماز وقت دارد, باید نماز را به نیت ادا بخواند.

ولی نباید عمدا نماز را تا این وقت تاخیر بیندازد.

(مـسـاله 757) كسی كه مسافر نیست , اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد, بـایـد فقط نماز ظهر وعصر هر دو را بخواند و اگر كمتر وقت دارد,باید نماز عصر را بخواند و بعدا نـمـاز ظـهر را قضا كند, و همچنین اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد بـاید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگركمتر وقت دارد, باید فقط عشا را بخواند وبعدا مغرب را به قصد ما فی الذمه بجاآورد وتا مقدار یك ركعت به فجر مانده قصد ادا و قضا نكند.

(مساله 758) كسی كه مسافر است , اگر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نمازوقت دارد, باید نماز ظهر وعصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد, باید فقط نماز عصررا بخواند و بعدا نماز ظهر را قضا كند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهارركعت نماز وقت دارد, باید نماز مغرب و عشا را بـخـوانـد و اگر كمتر وقت دارد, بایدفقط عشا را بخواند, و بعدا مغرب را به قصد ما فی الذمه بجا آورد وچـنانچه بعد ازخواندن عشا, معلوم شود كه به مقدار یك ركعت یا بیشتر وقت به نصف شب مانده است باید فورا نماز مغرب را به نیت ادا بجا آورد.

(مساله 759) مستحب است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند و راجع به آن خیلی سفارش شده اسـت وهـر چه به اول وقت نزدیكتر باشد بهتر است , مگر آن كه تاخیر آن از جهتی بهتر باشد, مثلا صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

(مساله 760) هر گاه انسان عذری دارد كه اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند,ناچار است مثلا بـدون سـاتر یا با لباس نجس نماز بخواند, چنانچه بداند عذر او تاآخر وقت باقی است , می تواند در اول وقـت نماز بخواند, ولی اگر احتمال دهد كه عذر او از بین می رود, باید صبر كند تا عذرش بر طـرف شـود وچـنانچه عذر او برطرف نشد, در آخر وقت مطابق وظیفه اش نماز بخواند واما اگر نـاچار است با تیمم نماز بخواند حكم آن در مساله 723 گذشت ولازم نیست بقدری صبر كند كه فقطبتواندكارهای واجب نماز را انجام دهد, بلكه اگر برای مستحبات نماز مانند اذان واقامه وقنوت هم وقت دارد, می تواند تیمم كند و نماز را با آن مستحبات بجا آورد.

(مـسـالـه 761) كسی كه مسائل نماز وشكیات وسهویات را نمی داند و احتمال می دهد كه یكی از ایـنـهـا در نـمـاز پیش آید, باید برای یاد گرفتن اینها نماز را از اول وقت تاخیر بیندازد, ولی اگر اطـمینان دارد كه نماز را بطور صحیح تمام می كند,می تواند در اول وقت مشغول نماز شود, پس اگـر در نماز مساله ای كه حكم آن رانمی داند پیش نیاید, نماز او صحیح است واگر مساله ای كه حكم آن را نمی داندپیش آید, جایز است به یكی از دو طرفی كه احتمال می دهد عمل نماید ونماز راتمام كند, ولی بعد از نماز باید مساله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده , دوباره بخواند.

(مساله 762) اگر وقت نماز وسعت دارد وطلبكار هم طلب خود را مطالبه می كند, در صورتی كه مـمكن است , باید اول قرض خود را بدهد, بعد نماز بخواند وهمچنین است اگر كار واجب دیگری كـه باید فورا آن را بجا آورد پیش آمد كند, مثلاببیند مسجد نجس است , باید اول مسجد را تطهیر كند, بعد نماز بخواند و چنانچه اول نماز بخواند, معصیت كرده ولی نماز او صحیح است .

نمازهایی كه باید به ترتیب خوانده شوند (مساله 763) انسان باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر ونماز عشا را بعد از نمازمغرب بخواند و اگر عمدا نماز عصر را پیش از نماز ظهر و یا نماز عشا را پیش از نمازمغرب بخواند باطل است .

(مـسـاله 764) اگر به نیت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بین نماز یادش بیاید كه نماز ظهر را خـوانـده اسـت , نـمـی تـواند نیت را به نماز عصر برگرداند, بلكه باید آن رارها كند ونماز عصر را بخواند, و همین طور است در نماز مغرب و عشا.

(مساله 765) اگر در بین نماز عصر یقین كند كه نماز ظهر را نخوانده است و نیت رابه نماز ظهر بر گرداند چنانچه یادش بیاید كه نماز ظهر را خوانده بوده , بنابر احتیاطواجب باید نیت را به نماز عصر بر گرداند و بعد از تمام كردن نماز, دوباره نماز عصررا بخواند مگر آن كه پیش از بجاآوردن جـزئی از اجزا به قصد ظهر یادش بیاید, كه دراین صورت نماز را به نیت عصر تمام می كند واعاده لازم نیست .

(مساله 766) اگر در بین نماز عصر شك كند كه نماز ظهر را خوانده یا نه , باید نیت را به نماز ظهر برگرداند, ولی اگر وقت بقدری كم است كه بعد از تمام شدن نماز,مغرب می شود باید بنابگذارد كه ظهر را خوانده وبه نیت نماز عصر نماز را تمام كند.

(مـساله 767) اگر در نماز عشا, پیش از ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده یا نـه , چـنـانچه وقت بقدری كم است كه بعد از تمام شدن نماز نصف شب می شود, باید به نیت عشا نماز را تمام كند وبعد مغرب را به قصد ما فی الذمه بجاآورد و اگر بیشتر وقت دارد ویك ركعت از آن در وقت مشترك واقع شده باشد, بایدنیت را به نماز مغرب بر گرداند ونماز را سه ركعتی تمام كند, بعد نماز عشا رابخواند.

(مـسـاله 768) اگر در نماز عشا بعد از رسیدن به ركوع ركعت چهارم , شك كند كه نماز مغرب را خـوانـده یـا نـه , بـاید نماز را تمام كند, بعد نماز مغرب را بخواند وبعدعشا را نیز اعاده نماید, بنابر احتیاط لازم , مگر این كه این شك در وقت مخصوص نماز عشا باشد كه در این صورت خواندن نماز مغرب لازم نیست .

(مـسـالـه 769) اگـرانسان نمازی را كه خوانده احتیاطا دوباره بخواند و در بین نمازیادش بیاید نـمـازی را كـه بـایـد پیش از آن بخواند نخوانده است نمی تواند نیت را به آن نماز بر گرداند مثلا مـوقـعی كه نماز عصر را احتیاطا می خواند, اگر یادش بیاید نمازظهر را نخوانده است , نمی تواند نیت را به نماز ظهر بر گرداند.

(مساله 770) برگرداندن نیت از نماز قضا به نماز ادا, و از نماز مستحب به نمازواجب , جایز نیست .

(مـسـالـه 771) اگـر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد می تواند در بین نماز نیت را به نماز قضا بر گـرداند, ولی باید برگرداندن نیت به نماز قضا ممكن باشد مثلا اگرمشغول نماز ظهر است , در صورتی می تواند نیت را به قضای صبح برگرداند كه داخل ركوع ركعت سوم نشده باشد, ولی اگر با علم وتذكر به قضا شروع به ادا كرده باشد عدول محل تامل است واحوط ترك آن است .

نمازهای مستحب (مـسـالـه 772) نـمازهای مستحب زیاد است و آنها را نافله گویند و از بین نمازهای مستحبی به خـواندن نافله های شبانه روز بیشتر سفارش شده و آنها در غیر روزجمعه سی و چهار ركعت است كـه هـشـت ركعت آن نافله ظهر و هشت ركعت نافله عصر و چهار ركعت نافله مغرب و دو ركعت نـافـله عشا و یازده ركعت نافله شب و دوركعت نافله صبح می باشد و چون دو ركعت نافله عشا را بـنـابـر احـتیاط واجب بایدنشسته خواند, یك ركعت حساب می شود ولی در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر وعصر, چهار ركعت اضافه می شود, و بهتر این است كه تمام بیست ركعت راپیش از ظهر بجا آورد.

(مـسـاله 773) از یازده ركعت نافله شب , هشت ركعت آن باید به نیت نافله شب ودو ركعت آن به نـیت نماز شفع ویك ركعت آن , به نیت نماز وتر خوانده شود, وهشت ركعت نافله شب و همچنین نـافـلـه ظهر وعصر ومغرب را باید مانند نماز صبح دو ركعتی بخوانند ودستور كامل نافله شب در كتابهای دعا گفته شده است .

(مساله 774) نمازهای نافله را می شود نشسته خواند, ولی بهتر است دو ركعت نافله نشسته را یك ركـعـت حـساب كند.

مثلا كسی كه می خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند, بـهـتـر است شانزده ركعت بخواند و اگرمی خواهد نماز وتر را نشسته بخواند دو نماز یك ركعتی نشسته بخواند.

(مساله 775) نافله ظهر وعصر را در سفر نباید خواند ولی نافله عشا را رجاامی توان خواند.

وقت نافله های یومیه (مساله 776) نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده می شود و وقت فضیلت آن از اول ظهر است تا موقعی كه آن مقدار از سایه شاخص كه بعد از ظهر پیدا می شودبه اندازه دو هفتم شاخص شود, مـثـلا اگـر درازی شـاخص هفت وجب باشد.

هروقت مقدار سایه آن به دو وجب رسید, آخر وقت فضیلت نافله ظهر است وتا آخروقت فریضه هر گاه پیش از نماز عصر به قصد ادا بجا آورد صحیح است و همچنین وقت ادا نافله عصر تا وقت ادا فریضه عصر است .

(مـسـالـه 777) نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود و وقت فضیلت آن تاموقعی است كه سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد وچنانچه بخواهد نافله ظهر رابعد از نماز ظهر یا نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند بنا بر احتیاط واجب نیت اداو قضا نكند و به قصد ما فی الذمه بجا آورد.

(مـساله 778) وقت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتی كه سرخی طرف مغرب كـه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پیدا می شود از بین برود اگرچه بعید نیست امتداد وقت نافله مغرب به امتداد وقت آن فریضه باشد.

(مـسـاله 779) وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است وبهتر است بعد از نماز عشا بلا فاصله خوانده شود.

(مساله 780) نافله صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن بعد از فجراول است تا وقتی كـه سـرخـی طرف مشرق پیدا شود, و نشانه فجر اول در وقت نمازصبح گفته شد.

وممكن است نافله صبح را بعد از نافله شب بلا فاصله خواند.

(مساله 781) وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیك اذان صبح خوانده شود.

(مساله 782) مسافر و كسی كه برای او سخت است , نافله شب را بعد از نصف شب بخواند, می تواند آن را در اول شب بجا آورد.

نماز غفیله (مـسـالـه 783) یـكـی از نمازهای مستحب نماز غفیله است و وقت آن بین نمازمغرب وعشااست ودرركعت اول آن , بعد از حمد بایدبجای سوره این آیه رابخوانند: (وذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانك انی كنت من الظالمین فاستجبنا له ونجیناه من الغم وكذلك ننجی المومنین ).

و در ركعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند: (وعنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو ویعلم ما فی البر والبحر وما تسقط من ورقه الایعلمها ولا حبه فی ظلمات الارض ولا رطب ولا یابس الا فی كتاب مبین ).

و در قنوت آن بگویند: (الـلـهم انی اسالك بمفاتح الغیب التی لا یعلمها الا انت ان تصلی علی محمد وآل محمد وان تفعل بی كذا وكذا) وبجای كلمه كذا وكذا حاجتهای خود را بگویند وبعد بگویند: (الـلـهـم انـت ولـی نـعـمـتی والقادر علی طلبتی تعلم حاجتی فاسئلك بحق محمد وآل محمد علیه وعلیهم السلام لما قضیتها لی ).